حسنی چشاشو بسته پریده توی میدون
گرگه سرش شکسته خسته و زار و گریون
چند وقت پیش ما رو از طرف مدرسه به جنگل بردن، بعد از ناهار که حوصله بچه ها سر رفته بود، به پیشنهاد معلممون رفتیم تا توی جنگل بازی کنیم.
کتابهایی که هرگز تکراری نمی شوند
چون کودک شما هر بار می تواند برای نقاشیهای آن داستان جدیدی بسازد .
با مردن آقاگرگه، مادربزرگ و شنل قرمزی مجبور شدند به زور از توی شکم آقاگرگه بیرون بیایند و وسایل خودشان را هم بیرن بیاورند، اما…. این پایان داستان نیست. آنها هنوز خیلی از آقاگرگه فاصله نگرفتهاند که او از جا بلند میشود
شهره یوسفی با زبانی ساده و کودکانه، هر چیزی که فرزند شما باید در مورد گاو بداند را در این کتاب آورده.
در این داستان از مجموعه “ماجراهای خاله سوسکه”، “آقا موشه “ـ شوهر “خاله سوسکه “ـ میخواهد برای او خانهای بسازد که یک طرفش بوتههای زرشک باشد و طرف دیگرش بوتههای تمشک..
وچه خوب است، از آنان یاد بگیریم که خوب دیده اند، خوب شنیده اند و خوب سخن گفته اند…
میرم به باغ ماهان همراه مش تقی خان
می رم به قلعه بم حمام گنجعلی خان
کتاب های ۴ جلدی کار با قیچی از سری کتاب های من خودم می توانم که به صورت طرح های ساده تر به مشکل تر طراحی شده اند، می توانند به عنوان اولین کاردستی بچه ها باشند که با استفاده از قیچی و چسب بدون کمک دیگران خود می توانند انجام دهند.
بهار کم کم از راه می رسید و حیوانات در فکر تهیه لانه های تازه بودند. در این میان، کلاغی روی تنه یک درخت، همسایه سنجابی شد. آنها با هم دوست شدند و قرار گذاشتند توشه زمستان آینده را جمع آوری کرده و در لانه سنجاب قرار دهند.
آخرین دیدگاهها